![]() |
آنگاه که تشنگان قدرت از بنياميه و بني عباس پنجه در پنجهي يکديگر حنجرهها را ميدريدند و براي از ميدان به در کردن رقيب نسبت به هم هيچ ملاحظهاي را نداشتند و فضاي بلاد اسلامي، آلوده به هوي و هوس و قدرتطلبي بود و تا آن زمان هم خلفاي جور نه خود به فکر جمع آوري معارف بلند نبوي(صلي الله عليه و آله) بودند و نه چنين ميخواستند و نه اين که اجازه ميدادند آنان که اهل اين کارند و تعهد دارند به اين مهم بپردازند.
در اين اوضاع تيزبيني و هوشمندي يکي از فرزندان رسالت، مولانا امام محمدباقر(عليه السلام) فرصت و موقعيت را مناسب ديد که به دور از چشم غوغاگران قدرت و حکومت، با زيرکي بسيار به تبيين دين اسلام راستين بپردازد لذا وجود مبارک حضرت يک نهضت فکري و علمي را طراحي نموده و پايهريزي کرد و در اندک زماني توانست انسانهاي مستعد و علاقمند از بازماندگان صحابه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) و بزرگان از تابعين و رؤسايي از فقهاي مسلمين را به گِرد خود فراهم آورد و از سرچشمهي زلال علم و فضيلت و کمال، که از سوي پروردگارش در او به وديعه سپرده شده بود و از آباء و اجداد گراميش به ارث برده بود کام تشنهي آنان را سيراب کند.
دوران امامت امام باقر(عليه السلام) دوراني شد که براي اولين بار در يک فضاي مناسب و تا حدودي کاهش يافتهي فشارهاي حکومتي، خورشيد علوم اسلامي و الهي طلوع نمايد و فضيلتها ظهور و بروز پيدا کنند و محاسن و زيباييهاي دين خود را نشان دهد و نهضت علمي و اخلاقي و معنوي اسلام آغاز شود. و محفل علمي حضرت آنچنان با شور و شوق و نشاط شد که شعرا و نويسندگان را وادار به قلمفرساييها نمود.
لذا دوران امامت امام باقر(عليه السلام) دوراني شد که براي اولين بار در يک فضاي مناسب و تا حدودي کاهش يافتهي فشارهاي حکومتي، خورشيد علوم اسلامي و الهي طلوع نمايد و فضيلتها ظهور و بروز پيدا کنند و محاسن و زيباييهاي دين خود را نشان دهد و نهضت علمي و اخلاقي و معنوي اسلام آغاز شود. و محفل علمي حضرت آنچنان با شور و شوق و نشاط شد که شعرا و نويسندگان را وادار به قلمفرساييها نمود.
يکي از شعراي بنام آن زمان، قُرظيّ ميگويد:
يا باقرالعلم لاهل التُقي و خيرَ من لَبّي علي الاَجْبُل
يعني: اي شکافندهي علم براي پرهيزکاران! و اي بهترين کسي که بر کوههاي حجاز لبيک گفتي!
يكي ديگر از شعراي عرب به نام «مالک بن اعين جُهَني» در مدح و ثناي حضرت ميگويد:
- هرگاه مردم، علم قرآن را جستجو کنند، همه قريش جيرهخوار اويند.
- و اگر گفته شود: پسر دختر پيغمبر کجاست؟ بدان وسيله به شاخههاي بلند (علم و فضيلت) دسترسي پيدا کردهايد.
- ستارگاني هستند درخشان براي آنان که در شب راه روند، و کوههايي هستند که دانش بسياري به جاي نهند.(1)
ديدار امام باقر عليه السلام با جابر
آن حضرت کسي است که پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله) از آمدنش آن هم با کولهباري از علم و دانش خبر داده است.
امام صادق از پدرش امام باقر(عليهماالسلام) نقل ميکند که پدرم فرمود: بر جابر بن عبدالله انصاري(ره) (صحابي ارجمند رسولخدا صلي الله عليه وآله) وارد شدم بر او سلام کردم و او جواب سلام مرا داده آنگاه به من گفت: تو کيستي؟ (ميدانيد جابر در اواخر عمر خويش نابينا شده بود) از اين رو گفت پسر جان! پيش بيا! پس من به نزديک او رفتم و او دست مرا را بوسيد. جابر گفت آنگاه خم شد پاي مرا ببوسد من به کناري رفته و نگذاشتم او چنين کاري را بکند. سپس به من گفت: همانا رسول خدا (صلي الله عليه و آله) تو را سلام رسانده است، من گفتم: درود و رحمت و برکات خداوند بر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) باد!
اي جابر! چگونه رسول خدا به من سلام رساند؟ گفت: روزي خدمت آن حضرت شرفياب بودم. پس به من فرمود: اي جابر! تو زنده ميماني تا يكي از فرزندان مرا ديدار کني که نامش محمدبن علي بن الحسين(عليهم السلام) است که خدا نور و حکمت به او ببخشد پس (اي جابر) سلام مرا به او برسان.(2)
در حقيقت زمان حضرت، زمان يک نهضت و قيام علمي و استحکام پايههاي مباني معرفتي اسلام بود و اگر مخالفان ما خوب توجه کرده بودند؛ دوران، دوران رخ نشان دادن اسلام حقيقي و ناب بود. وليكن متأسفانه ديدند و اقرار و اعتراف هم کردند و از محضر حضرت و فرزند عزيزش صادق آل محمد (عليهمالسلام) کسب فضل هم نمودند ولي راه خود را رفتند و زيانش متوجه آينده جهان اسلام شد.
غرض آن است که آوازه علم و دانش آن حضرت قبل از آمدنش، در بيانات رسول خدا(صلي الله عليه و آله) و ائمه هدي(عليهم السلام) همگان را به انتظار نشانده بود.
مقام و منزلت امام در كلام بزرگان
مقام و منزلت علمي و فضايل و مکارم اخلاقي حضرت در کلمات بزرگان، دانشمندان و فقيهان زمان حيات ايشان که برخي از پيروان و تعدادي هم از اهل تسنن هستند:
محمد مُنکدر: باور نداشتم علي بن الحسين فرزندي به يادگار گذارد که فضل و دانش او مانند خودش باشد تا اين که فرزندش محمد بن علي را ديدم...
ابي اسحاق سبيعي ميگويد: ... به فردي از بنيهاشم که هرگز مانندش را در علم و دانش نديده بودم برخورد کردم و او محمد بن علي بن الحسين(عليهم السلام) بود.
جابر بن يزيد جعفي هرگاه ميخواست از حضرت حديثي نقل کند ميگفت: براي من حديث کرد وصي اوصيا، و وارث علوم انبياء محمد بن علي بن الحسين(عليهم السلام).
عبدالله بن عطاء مکي ميگويد: هيچ دانشمندي را نديدم که نزد كسي كه کوچکتر و کم قدرتتر هستند آنگونه با تواضع باشند كه در نزد ابي جعفر محمدبن علي بن الحسين(عليهم السلام) بودند و من خودم ديدم حکم بن عتيبه را با آن مرتبهاي که در ميان مردم داشت در برابر آن جناب همچون کودکي بود که پيش روي استاد خود نشسته باشد.(3)
اقدامات امام باقر عليه السلام
در حقيقت زمان حضرت، زمان يک نهضت و قيام علمي و استحکام پايههاي مباني معرفتي اسلام بود و اگر مخالفان ما خوب توجه کرده بودند؛ دوران، دوران رخ نشان دادن اسلام حقيقي و ناب بود. وليكن متأسفانه ديدند و اقرار و اعتراف هم کردند و از محضر حضرت و فرزند عزيزش صادق آل محمد (عليهمالسلام) کسب فضل هم نمودند ولي راه خود را رفتند و زيانش متوجه آينده جهان اسلام شد. اما شجره طوباي امامت و ولايت راه پر صلابت خود را به وسيله امامان هدي پيمود و امروز به جايي رسيده است که انسانهاي آزاده و حقيقتجوي جهان، تنها اميد به اين مکتب دوختهاند و پر واضح است که آينده بشريت هم با امامت امام هدي و قائم آل(عج) رقم خواهد خورد.
به اميد آن روز
پينوشتها:
1- بنيان يک مکتب قوي فکري و انديشهاي؛ که بعد از آن به وسيله فرزند رشيدش امام صادق (عليهالسلام) ادامه يافت و بارور شد و شاخ و برگش، همه تاريخ را فرا گرفت.
2- پاسخ به بسياري از القائات سوء دشمنان نسبت به اسلام عزيز، مخصوصا کنيهتوزيهاي يهوديان معاند و افکار غلط و انحرافي غلو كنندگان.
3- مقابله با شبهات گروهي که توسط خوارج مطرح ميشد و يا شبهاتي که با ورود مسايل فلسفي از يونان به محدوده اسلام آغاز شده بود كه حضرت با قوت پاسخ ميدادند.
1- ارشاد شيخ مفيد، ج 2، ص 226.
2- ارشاد شيخ مفيد؛ ج 2، ص 227 .
3- ارشاد شيخ مفيد؛ ج 2، ص 231 .
اسكندري شيرازي - شیکه جهانی ولایت
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها: اقدامات امامان, اقدامات امام باقر, اقدامات ارزشمند امام باقر,

